تشخیص نیازهای اساسی کسب و کار موفق

چطور نیازهای اساسی یک کسب و کار موفق را تشخیص دهیم؟

شما برای راه اندازی یک کسب و کار موفق هفت نیاز اساسی را باید دارا باشید.
شما باید بدانید که نیاز های کسب و کار بسیار متفاوت هستند. کلید داشتن یک شرکت موفق، درک مفهوم نیاز های مشتریان است.
نیاز هایی که به خود شما و مشتریانتان بستگی دارد. نیاز هایی که اغلب کمتر به آنها توجه میشود.
آنها میتوانند حکمی برای موفقیت یا شکست یک کسب و کار باشند.
شما به عنوان یک صاحب کسب و کار، باید از خودتان بپرسید،

  • کجا میخواهید پول و توان خود را سرمایه گذاری کنید.
  • کدام بازار را میخواهید برای کسب و کار خود انتخاب کنید؟
  • و از خود بپرسید: چرا این بازار به من و محصول یا خدمتی که ارائه میکنم نیاز دارد؟

اگر بتوانید پاسخ روشنی به این سؤالات دهید، تا حدود بسیار زیادی، شاکله اصلی کسب و کار خود را ساخته اید. این که دقیقا بدانید میخواهید چه بکنید.
حقیقت این است که؛ با وجود داشتن اشتیاق فراوان برای ایجاد کسب و کاری موفق، بسیاری از کارافرینان برای گرفتن تصمیم درست به مشکلات زیادی بر میخورند.
و دلیلی غیر از این نخواهد داشت که، آنها برای ساخت و اجرای ایده خود، شتاب زده عمل میکنند.
همچنین کم توجهی به مسئله ای که با آن درگیر هستند، نداشتن هدف بلند مدت، و میان مدت، و اینکه آیا مصرف کننده در واقع خواستار این محصولات و خدمات است، یا خیر از دیگر موانع موفقیت است.
کلید پاسخ به این سؤالات درک نیاز های درست است.نیاز های شما و مشتریانتان.

نیاز های اساسی انسان ها کدام است؟

بیایید با هم با مفهوم نیاز های اولیه بشر شروع کنیم.
مانفرد مکسنیف اقتصاد دان بزرگ هدف از توسعه کسب و کار، افزایش تولید یا خدمات نیست! بلکه رضایت از نیاز های اساسی انسان است.
انسان علاوه بر انسانیت، قطعا به رفاه نیازمند است.
نیف توسعه نیاز های انسانی را ایجاد کرد. که این دو فرزیه را بیان میکند.

  • اولا اینکه نیاز های اساسی انسانی محدود هستند، محدود به تعداد، و قابل دسته بندی.
  • این بر خلاف مفهوم همیشگیست که بیان میکند: نیاز های انسانی سیری ناپذیر و بسیار است.

  • دوم: نیف اظهار داشت که؛ نیاز های اساسی بشر، در تمام فرهنگ ها و در همه دوره های تاریخی یکسان بوده است.
  • این مفهوم با معنای همیشگی خود در تناقض است که، نیاز های انسانی منوت به گرایش ها، و تا حد زیادی متفاوت است.

این ایده که همه ما به عنوان انسان، نیاز های اساسی داریم، میتواند کاملا انقلابی باشد.
به خصوص وقتی در جامعه ای بزرگ میشود، که این نیاز ها را به شما تحمیل میکنند!
نیاز هایی که توسط باید ها، و نباید های نسل های قبل به ما منتقل میشود.
بر عکس این مفهوم، نیاز طبیعی بر این باور است که انسان ها، با مجموعه ای از نیاز های واقعی برنامه ریزی میشوند.
یک نیاز ارگانیک بخشی از هسته یک انسان است، و خواسته های روز مره افراد، و معیار های تصمیم گیری آنها را به هم پیوند میدهد.
مسئله این است که وقتی یک نیاز به طور کامل بر طرف نشود، بعد احساس ناراحتی به وجود می آورد!
و زمانی که یک نیاز واقعی به طور کامل بر طرف شود، بدن به درستی عمل میکند، و احساس خوبی خواهد داشت.

نکات کلیدی برای موفقیت

در اینجا قصد داریم با شما مخاطبین درجه یک اثر خاص؛ مفهوم نیاز های طبیعی را به فرایند راه اندازی یک کسب و کار بدل کنیم.
شما بدون درک نیاز های خود، به عنوان یک صاحب کسب و کار، ممکن است خود را بدون شور و نشاط کامل، برای رسیدن به رؤیا هایتان بیابید! و بدون درک نیاز بازار های هدف؛ ممکن است محصول، یا بازار هدف اشتباهی را انتخاب کنید.
از دید سرمایه گذاران کسب و کار
سه عامل تعیین میکند که یک کسب و کار موفق خواهد شد یا خیر.

  • انتخاب بازار هدف.
  • تسلط و تجربه کاری.
  • برنامه و طرح کاری.

با وجود این موارد مهمتر از همه، نیروی حیاتی و اراده برای راه اندازی یک کسب و کار موفق است.
به عبارتی دیگر، آیا کارافرین، انرژی لازم را دارد، و میتواند راه حل برای مشکلات خود ارائه دهد؟
برای بهبود احتمال رسیدن به معیار های یک سرمایه گذار، و دست یابی به موفقیت یک شرکت، یک کارافرین باید ارزش های خود و شرکتش را، با نیاز های خود تتبیق دهد.
وقتی که کارافرین بتواند، پاسخ این سؤال را بدهد که چرا میخواهد یک شرکت خاص بسازد، و بتواند این را در تبلیغات مالی خود بیان کند، شانس خود را برای سرمایه گذاری افزایش خواهد داد.

شناسایی کلیدی نیاز های انسانی

هفت نوع نیاز واجب برای انسان وجود دارد که، اغلب برای مخاطبان و کارافرینان، مطرح است.

1. سازگاری یا امنیت

شما قطعا بدون امنیت احساس خوبی نخواهید داشت، و بدون شک از زندگی احساس خوبی نخواهید داشت.

2. تنوع یا سرگرمی

آیا میتوانید یک زندگی یا کار تکراری و خسته کننده را تحمل کنید؟! پس بدون شک به سرگرمی و تنوع نیاز خواهید داشت.

3.وضعیت یا اهمیت

اگر حس کنید که حتی برای خودتان هم فرد مهمی نیستید؛ چه خواهید کرد؟ برای دیگران چطور؟!

4. عشق یا ارتباط

انسان یک موجود اجتماعی و دارای احساس است. تصور کنید که بدون وجود عشق و احساس انسان چگونه بود؟
عشق به فرزند، همسر، مادر، پدر، و جنس مخاالف.

5. ابراز وجود

ما همه نیاز مند به جلب توجه هستیم و ابراز وجود هم در همین دسته جای میگیرد.

6. رشد یا دانش

بدون آن احساس خواهید کرد که واقعا در جایی گیر افتاده اید! فقط تصور کنید که دانش و علم جایی نداشت!

7.هدیه دادن

بدون آن شما از کمک کردن به دیگران احساس رضایت نخواهید داشت.
برخی از این نیاز ها میتوانند مهمتر و اساسی تر از بقیه باشند.
هر فرد بسته به تجربه قبلی، آموزش و مجموعه ای از ارزش ها، پیکربندی و درک متفاوتی نسبت به این نیاز ها خواهد داشت.
به عنوان مثال: مشتاقان بهداشت نیاز بیشتری به رشد و امنیت دارند.
در حالی که مصرف کنندگان لوازم لوکس، نیاز بیشتری به وضعیت و ظاهر دارند.
کار آفرینان ممکن است محرک قویتری برای موفقیت، اهمیت، یا ابراز خود مشارکت داشته باشند.
در مقابل یک هنر مند، ممکن است متمایل به ابراز وجود، و عشق یا ارتباط باشد.

کدامین ارزش های یک شرکت نیاز های اساسی انسان را منعکس میسازند؟

در این بخش لازم است به چند مورد از ارزش های یک شرکت که، نیاز ها را پوشش میدهد اشاره کنیم.
توجه کنید که چگونه نیاز های اولیه انسان را نشان میدهند.
چه نیاز های مشتری، و چه نیاز های مشتری های خودشان.

آدیداس، رشد و پیشرفت

ما رهبران طراحی و نو آوری هستیم، که به دنبال کمک به تمامی ورزشکاران در تمام سطوح مهارتی هستیم.
و هر محصولی که به بازار می آوریم، به اوج عمل کرد میرسند!
تداوم: ما متعهد هستیم؛ که به صورت مداوم با کیفیت ترین محصولات را ارائه دهیم.

گوگل: پیشرفت و یاد گیری

همیشه اطلاعات بیشتری در دسترس خواهد بود. نیاز به اطلاعات از تمام مرز ها عبور خواهد کرد.

استار باکس:نیاز به ارتباط

گرما و حس تعلق داشتن، چیز هایی هستند که هر کسی به دنبال آنهاست.
ارتباط؛ در همه جا حضور داشتن، شفافیت؛ احترام و شایستگی، چیز هایی هستند که ما به دنبال آنها هستیم.
این شرکت های موفق خیلی زود از اتصال خدمات خود به نیاز های انسانی مطلع شدند.
انجام این کار میتواند تداوم اعتماد، تئامل، و وفاداری را حتی در میان اقشار مختلف جامعه ایجاد کند.

اهمیت در نظر گرفتن نیاز بازار

بعد از شناسایی مجموعه مورد نیاز خود، گام بعدی تهیه فهرستی از گزینه های بازار، و همسو کردن این نیاز ها و بازار هدف است.
اگر نیاز های اصلی شما، ارتباط و بیان هستند، پس باید در میان کسانی که این نیاز در اولویت آنهاست، بازاریابی کنید.
از طرف دیگر بدانید که در حال حاضر، کدام نیاز افراد همچنان بدون پاسخ مانده است.
کدام سؤال ها همچنان بدون جواب مانده است؟
اگر خواهان ثبات در زندگی خود هستید، ممکن است در موقعیت بهتری برای بازاریابی در شغل های پایدار هستید.
اگر تنوع برای شما کارساز باشد، پس بهتر است شرکت های تشریفاتی را برای بازاریابی مورد هدف قرار دهید، که دائمن در حال تغییر و عاشق تنوع هستند.
ترکیبات مختلفی وجود دارند که میتوانند، کارساز باشند.
به همین دلیل است که درک این تعادل، بین نیاز های بازار و انسان امری حیاتیست.

ارزش های یک شرکت بازتاب دهنده نیاز ها

زمانی که نیاز های خود و بازار را مشخص کردید، زمان آن رسیده که ارزش های خود و شرکت خود را تعیین کنید.
شرکت ها در نهایت افرادی را جذب خواهند کرد، که اهداف و نیاز های یک سانی دارند.
با هم میتوانید یک فرهنگ ایجاد کنید که، به نفع همه باشد.
داشتن این ارزش های روشن برای شرکت، میزان بسیار زیادی عملکرد شرکت را برای بالا بردن بهره بری، و گسترش افزایش خواهد داد.
علاوه بر این، مشتریان از این هم تراضی بین نیاز های انسانی، نیاز های بازار، و ارزش های شرکت بهره مند خواهند شد.

نتیجه گیری

به خاطر این که ممکن است قلم مترجم، دوست خوبم کمی سنگین باشد، سعی میکنم خلاصه مطلب را در این بخش بنویسم.
اگر کسب و کاری دارید و میخواهید نیازهای آن را تشخیص بدهید، ابتدا باید مروری به نیازهای اولیه یک انسان داشته باشید.
البته من این مبحث را در مطلب دیزایرها در تبلیغ نویسی به طور مفصل مورد بررسی قرار داده ام.
اما این نوشته دیدگاه کلی تری دارد و میخواهد بگوید اگر شما محصولات یا خدماتی طراحی کنید که بدون توجه به نیازهای اولیه انسانها باشد، راه به جایی نخواهد برد.
چطور نیازهای اساسی یک کسب و کار موفق را تشخیص دهیم؟
برای این که به سوال بالا پاسخ درستی بدهید، باید ابتدا نیازهای انسانی را به درستی درک کرده باشید.
به نظرم بهتر است نگاهی هم به هرم نیازهای مازلو بیندازید.

اشتراک گذاری:

About The Author

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *