من خودم از جمله افرادی هستم که از مزیتهای طب سنتی بحره مند شده ام و با وجودی که خیلی ها توصیه های این طب را به سخره میگیرند، توانسته ام برخی از بیماری های جسمی خودم را بدون مصرف هیچ دارویی درمان نمایم.
البته در این مقاله نمی خواهم بگویم طب سنتی خوب است یا بد، یا از کسی یا چیزی پشتیبانی کنم.
میخواهم به دلایلی اشاره کنم که باعث میشود طبیبان سنتی در بازاریابی آن طور که باید و شاید موفق نباشند.
پزشکان و حکمای طب سنتی به دو دست از نظر من قابل تقسیم هستند.
دسته ای که فقط طب سنتی را قبول دارند و طب مدرن را دشمن بشریت میدانند.
دسته ای که ملایم تر هستند و میخواهند از تلفیق این دو طب یعنی طب سنتی و پزشکی مدرن بحره ببرند.
اما هیچ کدام از این دو دسته با وجودی که نتایج زیادی هم در درمان بیماران داشته اند، موفقیتی در بازاریابی و تبلیغات به دست نیاورده اند.
فهرست محتوا
چرا بازاریابی برای طب سنتی بی نتیجه بوده است؟
سوال بسیار مهمی در اینجا باید پاسخ داده شود، چرا بازاریابی برای طب سنتی با وجودی که افراد زیادی هم از آن نتیجه گرفته اند عواید چندانی برایشان نداشته است؟
فرض کنید شما محصولی دارید که به رفع مشکلی کمک میکند، اگر واقعاً مشکلی که وعده آن را داده اید حل و بر طرف نماید، چرا باید در تبلیغات شکست بخورد؟
خوب این مشکل از نظر من چند دلیل عمده میتواند داشته باشد که به برخی از آنها اشاره میکنم و قدری در رابطه با آنها نیز برای مخاطبین اثر خاص توضیح میدهم.
مشکل اول به روز نبودن است
توضیحات و تجویزات طبیبان پزشکی سنتی را که مورد نقد و بررسی قرار میدهید، می بینید که به مسائل قدیمی اشاره میکند.
افرادی که در گذشته زندگی میکردند، از این مدل تغذیه استفاده میکردند و نتیجه میگرفتند.
یا وقتی کمی مو شکافانه تر بررسی میکنید، مادر بزرگ و پدر بزرگ شما هم ممکن است همین عادات و سنت ها را داشته باشند.
من نمیخواهم بگویم این سنتها و عادات خوب است یا بد، اما هر چه باشد افراد دوست دارند از چیزی استفاده کنند که بروز باشد.
به همین دلیل است که طب تایوانی و طب سوزنی طرفدار بیشتری نسبت به طب سنتی ایرانی یا اسلامی خودمان دارد.
چون جدید است، چون به ما حس بهتری میدهد، چون احساس بهتری به ما دست میدهد.
راه حل در کجاست؟ طب سنتی برای بازاریابی و القاء به روز بودن چه کاری میتواند انجام دهد؟
این که بخواهیم با این پدیده بروز بودن مبارزه کنیم در علم تبلیغ نویسی و بازاریابی عصبی کاری بسیار اشتباه است.
باید یا با تلفیق دسته ای جدید به وجود آوریم و یا در تجویز دارو ها از فرا وری های نو و تازه ای استفاده کنیم که بتوانیم تا حدی حس جدید بودن را به طرف مقابل بدهیم.
مشکل دوم در بازاریابی طب سنتی ارزان و در دست رس بودن است
هیچ ارزانی بی حکمت نیست.
این ضرب المثل ریشه بسیار عمیقی در میان مردم کشورمان دارد و اگر کمی رفتار آنها را بررسی نمایید، به آن به شدت پی خواهید برد.
طب سنتی بسیار در دست رس است و دارو هایی که استفاده و تجویز میشود نیز کاملاً ارزان است.
و این باعث میشود که افراد تصور کنند که چیز با ارزشی را به دست نیاورده اند، البته که این برداشت اشتباه است.
اما مبارزه با برداشت های اشتباه در بازاریابی و تبلیغات مساوی است با صرف بودجه های کلان برای ایجاد فرهنگی جدید که میلیاردها تومان و شاید سالها نیز به طول انجامد.
اگر طلا هم مانند سنگ ریزه های بیابانها فراوان بود، دیگر قیمتش زیاد نبود و کشور هاو افراد مختلف برای به دست آوردنش تلاش نمیکردند.
مشکل سوم باطل دانستن طب جدید است
برخی از اساتید طب سنتی، طب جدید را به طور کامل نفی میکنند و میخواهند با پزشکی مدرن مبارزه همه جانبه ای انجام دهند.
شاید گفته آنها با توجه به مستنداتی که ارائه میدهند هم درست باشد، اما نوع بیان و برخورد آنها برای هیچ کسی قابل قبول نیست.
تصور کنید شما در محیطی بزرگ شده اید که همه چیز هوشمند و دیجیتال است و اکثر فعالیتهای شما توسط هوشمند سازی و هوش مسنوعی کنترل میشود.
اگر فردی بیاید و به شما بگوید، کل زندگی در اشتباه بوده اید و استفاده از این تجهیزات برای شما خسارتهای فراوانی دارد، به او چه میگویید؟
واقعاً چه برخوردی با کسی میکنید که به یک باره بخواهد کل زندگی و اعتقادات شما را زیر سوال ببرد؟ هر چند که دلیل محکمی هم داشته باشد؟
همان طور که در بالا گفتم، اگر حتی صحبت این دوستان هم درست باشد، این نوع برخورد و بیان هیچ جایی در بازاریابی عصبی ندارد و مغز کاملاً با آن مخالفت میکند.
تا به حال فکر کردید که چرا در برخی از محیطها احساس بهتری و راحت تری دارید؟
به خاطر این است که این محیطها، با توجه به نوع چینش و رنگ بندی که در آن به کار رفته است، احساس نزدیکی بیشتری را به شما میدهند.
مسئله طب سنتی و بازاریابی آن نیز یک چنین مسئله ای است.
چه طرو میتواند در بازاریابی برای طب سنتی موفق تر بود؟
خوب، یک بخش ماجرا که صرف هزینه است.
در واقع این دوستان باید با ساخت تبلیغ هایی هدف مند، سعی کنند برخی از مشکلاتی که در بالا بیان کردم را بر طرف نمایند.
اما بخشی هم به رفتار و گفتار طرفداران و اساتید طب سنتی بر میگردد.
کسانی که همچنان یک جانبه به موضوع نگاه کنند و همه چیز را یک توطئه بدانند، احتمالاً راه به جایی نخواهند برد.
من در این مقاله نمیتوانم به دلایلی خیلی همه چیز را باز کنم، اما تا آنجایی که می توانستم سعی کردم راه را به شما نشان دهم و چراغ کم سویی هم روشن نمایم.
امیدوارم در بازاریابی برای طب سنتی تلاش کنید و موفق و قوی پیش بروید.
اشتراک گذاری:
عالی بود توضیحاتتون ممنون
ممنون از نظر پر انرژی شما.